رقص زمین

ساخت وبلاگ
ذهن ،نه زیباست ،نه زشت است .نه زندان است ،نه بال پرواز .ذهن ،تنها یک ابزار است در خدمت انسان .ابزاری جهت ذخیره کردن دانش و تجارب هر فرد در طول زندگی .اسیر ذهن خود بودن است که نا درست و خطاست ،زیرا ما که خالق دانش و دانایی هستیم ،خود را در پیله ی یک دانش اسیر می کنیم .و استفاده از ذهن برای برداشتن گام به سوی آگاهی بهتری که بر فراز دانش اندوخته ،ایجاد می شود.راه تعالی است.همچنین غریزه،جسم ،احساس و...همه و همه ابزاری است که نوع کاربرد ما ‌،به آن معنای خوب ،خیر یا بد و شر را می دهد.رضا۱/۱۹ رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 20 فروردين 1402 ساعت: 15:47

خداوند ،یکتای بی همتا و نامحدود و مطلقی است ،که در ظرف محدود ادارک نگنجد .هیچ شناختی او را نتواند شناخت ،حتی اسمای او را ،آنگونه که هست ،هر انسان به فراخور و ظرفیت درک و فهم خود ،برداشتی از او دارد که مظابق فهم خود اوست .پس او را نتوان در شناختی محدود و حبس کرد.اما......اما...انسانها ،خدایی ساختند تا گفته ها و باورهای بی ریشه خود را به او نسبت داده و از قول او عنوان کنند ،خدایی ساختند تا چنین به مردم جاهل نشان دهند که ، منافع آنها ،مورد خواست خداوند است .خدایی ساختند تا اشتباهات و کم کاری ها و جهل ها و خطاهای خود را گردن او انداخته و با گفتن قسمت چنین بود و تقدیر چنین است و..به جای پذیرش مسئولیت و اصلاح خطاهای خود همچنان بر دایره ی حماقت و نادانی ،بمانند.خدایی ساختند که رنج و عذاب کشیدن انسانها را دوست دارد ،تا کم کاریها و خیانتها و دزدی های خود را ، که منجر به رنج دیگران شده است ،توجیه کنند .ادمها همواره در حال خلق خدایانی هستند تا به منافع مادی خود برسند ، از یک بت تا یک نیروی طبیعی تا یک تصور ،برای اینکه ،خود را فریب بدهند ،انسانها را فریب بدهند و به منافعی مادی برسند ،حتی گاه چنان می گویند ،این را خدا خواسته که انگار همین الان از جلسه با خداوند ،امده اند ، ادمها همواره در حال خلق خدایان هستند ،غافل از اینکه ما مخلوق او هستیم نه او ،مخلوق ما.رضا1/19 رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 56 تاريخ : يکشنبه 20 فروردين 1402 ساعت: 15:47

اگر تمام دنیا ،روز و شب به شما عشق بورند ،اتفاق خاصی در احساس و حال و هوای شما ،بوجود نمی آید .اما کافی است شما به یک گل..یک موجود..یک انسان توجه کرده و به او مهر ورزیده و عشق ،نثار کنید .چیزی درون شما تغییر می کند،لطیف می شوید .ضربان قلبتان زیباترین موسیقی را می نوازد ،جام هر لحظه ی زندگی شما لبریز حسی زیبا و غریب می شود ،تمام بودنتان مثبت..مهربان و موثر و تازه و پر طراوت می شود.این یعنی عشق،درون خود شماست به وفور ،بی نهایت ،و وقتی این عشق خود را به دیگری می بخشید ،احساسش می کنید،مشاهده اش می کنید و قابل درک می شود..همچون چشمه ای که گشوده می شود و خزانه ی زلال اّ ،پنهان شده در آن ،آشکار می گردد و رودی پدیدار می شود که باعث رویش دانه ها ،درختان و ریشه ها می شود.رود عشق ،وقتی از چشمه ی قلبت به سرزمین حضورت جاری می گردد ،باعث رویش دانه های امید و آبیاری ریشه ی درخت زندگی خودت می شود.هر چقدر بیشتر ببخشی،بیشتر درک میکنی و لبریزتر میشوی و آن را انتهایی نیست .انتخاب با توست ،چه چیزی از درونت به برون جاری است؟رضا۱/۲۰ رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 20 فروردين 1402 ساعت: 15:47

به درخت ها نگاه کنیم تا به حقایق زیبایی برسیم .ارتزاق درختان از خاک و آسمان است همچنانکه انسان از مواد طبیعی و از اندیشه های آسمانی ارتزاق میکند .اوج کمال هر درخت در آن است که میوه و محصول خود را تولید کند ،مثلا درخت سیب ،سیب تولید کند .درخت سیب ، خود را با درخت پرتغال مقایسه نمی کند بلکه با آنی که باید باشد، مقایسه کرده و تلاش می کند همانی باشد که هست .و مهمتر این موضوع که منفعت هر درخت برای محیط پیرامون اوست و این به آن معناست که انسان از طریق خودشناسی و تلاش برای کشف و نمایان ساختن ،استعداد خاص خود به کمال می رسد و در کمال بودنش یعنی ،منفعت او به دیگران و جامعه و محیط اطرافش برسد.رضا۱/۸ رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 63 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 18:36

هر زمان که به این نقطه رسیدی که حق با شماست و دیگران باید همانند شما باشند وگرنه خطا کار محسوب می شوتد ،به حال خود گریه کنید ...هر زمان به این موضوع رسیدی که چیزی برای آموختن وجود ندارد و همه جیز را می دانید به حال خود تاسف خورده و بر قبر خود فاتحه بخواتید که مرده اید.
رضا۱/۸

رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 57 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 18:36

افسوس بر دهانی که به نفرین و دشنام باز می شود بی شک جهنم از درون شعله های اتش دهان او جان می گیرد ،افسوس بر دلی که به کیته و حسادت راه دارد ،زندکی درداور او، بی شک ناشی از دل خود است ،وای بر ادمی که به مهربانی و مهرافروزی و عشق راه ندارد ،راه حیات او در محدودیت قفسی درداور به تلف شدن است ،وای بر دستانی که به نوازش و بخشش راه ندارتد،کفر با دستان او جان می یابد و او جان خود به دستان خویش بر باد می دهد.

رضا۱/۸

رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 58 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 18:36

آدمها ،ذاتا به تازگی ،علاقه مند و از کهنگی بیزار و از تکرار گریزانند .این تازگی را گاه در مدلهای متفاوت ،پوشش های تازه ،آرایش و خانه ی تازه و...می جویند .اما این علاقه متدی به تازگی ریشه در جستجوی جهانی نو و همواره تازه دارد .از آنجایی که ریسه ی جهان هر فرد در اندیشه های اوست ‌،با خلق اندیشه ی نو که حاوی آگاهی و نگاهی تازه به ماهیت خود و در نتیحه خلق جهانی تازه است ،همواره در بداعت و طراوت می توان مستانه رقصید و ترانه سر داد‌رصا۱/۳ رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1402 ساعت: 19:49

ما مجبور به انتخاب هستیممجبور به زیستن در انتخابی که کرده ایممجبور به تلاش برای تصاحبچیزی که صاحب آن نیستیماندیشه های ماست که خالق جهان ماستما مجبور به حبس شدندر اندیشه های خود هستیمگر جه واقعیت تلخ و بیداری اندوهگین استما مجبوریم اما که بیدار شده در واقعیت زندگی کنیم .دانایی ،راه رهایی است و ما مجبور به رقص در مرز نور و تاریکی هستیمجبر است اختیار آدمی و ادمی مختار به انتخاب جبر.رضا۱/۶ رقص زمین...
ما را در سایت رقص زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jonunemehr بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1402 ساعت: 19:49